آموزگار چند پایه
آموزگار چند پایه
آموزش ابتدایی
نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 15 تير 1391برچسب:, توسط نصیری |

اين وقايع عبارت است از حوادثي که از باب «ملاحم و فتن» و إخبار به مغيبات به آنها إخبار شده يعني: چنين فتنه ها و حادثه ها رخ خواهد داد ولي مانند وقايع عامه که نه جنبه علامتي دارد و نه تصريح به وقت حدوث آنها شده.
نهايت فرق اين است که آنها جنبه عمومي و نوعي داشت و اينها جنبه خصوصي و اختصاصي دارد و از اينگونه وقايع يعني واقعه هاي خاص بسيار است که هر يک از ائمه (عليه السلام) به شطري از آن إخبار کرده اند و کتب مبسوطه اي که در شرح حال ائمه (عليه السلام) نوشته شده براي هر يک در شمار معجزاتش بابي يا فصلي مخصوص در إخبار به مغيبات او باز کرده اند و جمع همه آنها به تنهايي کتاب بزرگي خواهد شد، الا اينکه قسمتي از اينها را نظير آن وقايع عامه در باب علامات نوشته اند به همان نظر که آنهار ا نوشته اند و اينها هم نوعا واقع شده و گذشته و بعضي هم مبهم و محتمل الوجوه است.
پس چندان فائده اي در ذکر آنها نيست الا اينکه اطلاع و تذکر اجمالي لازم است، تا هم رفع اشتباه شود از کساني که مراجعه به کتب ديگر کرده يا مي کنند و هم دفع اعتراض شده باشد که چرا فلان واقعه يا علامت را ذکر نکرده اي.

Click for larger version


1- خرابي مسجد براثا و قطع حج

اميرالمؤمنين (عليه السلام) در هنگام برگشتن از جنگ نهروان در اراضي براثا که نزديک بغداد و الان متصل است به وي فرود آمد و در آنجا راهبي بود به نام حباب، پس از مذاکراتي و کراماتي که از آن حضرت در آنجا ظاهر گرديد به وي فرمود: او را خراب نمي کند مگر مسجدي بنا کن و او را به نام بنا کننده او بنام، سپس فرمود: او را خراب نمي کند مگر کافر و چون چنين کنند سه سال از حج ممنوع شوند و زراعت ايشان محترق شود.(1)
و اين امر واقع شده در عهد قرامطه، سيد بن طاوس در «ملاحم و فتن» از سليلي نقل کرده از ابن عمر گفت: منافقين مسجدي را در مدينه شبانه خراب کردند، پس اصحاب اين امر را بزرگ شمردند.
پيغمبر (صلي الله عليه و آله وسلم) فرمود:
«شما خرابي اين مسجد را بزرگ شمرديد با اينکه او تعمير خواهد شد، ولي هرگاه مسجد براثا خراب شود حج تعطيل شود.
گفته شد: يا رسول الله مسجد براثا کجاست؟
فرمود: در طرف غربي بغداد از ارض عراق، هفتاد پيغمبر و وصي در وي نماز گزارده و آخرين کس که در وي نماز گزارد اين مرد خواهد بود و اشاره به اميرالمؤمنين (عليه السلام) کرد».
سپس سليلي گفته: من خود ديدم که حنبلي ها آن مسجد را خراب کردند و تيرهاي سقف مسجد را سوختند و در او درخت خرمائي بود او را قطع کردند، حتي اينکه در مسجد قبرهائي حفر کردند و مرده هاي مردم را از صاحبانش به زور مي گرفتند، با اينکه براي ايشان قبور ساخته بودند و در آنجا دفن مي کردند، تا اينکه از صورت مسجدي بيرون رود و آنجا را قبرستان کنند. سپس گفته و اين در سنه 312 بود و در همان سال سليمان بن حسن قرمطي خروج کرده و راه را بر حاجيان قطع کرد.(2) و به همين قطع حج به سبب قرامطه، حضرت صادق (عليه السلام) اشاره فرمود:
«حجوا قبل ان لا تحجوا» حج کنيد پيش آنکه نتوانيد حج کنيد.
سپس با انگشت ابهام به طرف قبله اشاره و فرمود: در اين سمت هفتاد هزار يا زياده کشته شوند.(3) علي بن حسن که يکي از رواه حديث است گفته: شبيه به اين مقدار در قافله کشته شد و در حديث ديگر به جمعي از اهل کوفه فرمود:
«حجوا قبل ان لا تحجوا قبل ان يمنع البر جانبه؛ حج کنيد پيش از آنکه خشکي جانب خود را منع کند يعني از طرف خشکي راه نداشته باشيد و همچنان شد زيرا از طرف دريا مانعي نبود».
ـ بعضي نسخه ها بر جانيه را با ياء ضبط کرده و اين قطعاً تصحيف است با خصوصياتي که ذکر شد راجع به خرابي مسجد براثا و قطع حج، چنانکه خود اين حديث نيز به هر دو اشاره دارد، به علاوه بر جانيه در لغت معني مناسبي ندارد به جز اينکه در قاموس گفته، بر جان بر وزن عثمان جنسي است از روم و دزدي است معروف و بر فرض صحت نسخه بايد به معني دوم گرفت که قرامطه را دزدهاي راهزن فرض کرده و اما به معني اول مناسبتي با خرابي مسجد براثا ندارد.
پسس بعضي که بر جانيه را بر بريطانيه حمل کرده اند و انتظار وقوع منع حج از طرف ايشان دارند تاويلي است خالي از تحقيق -.
و باز فرمود:
«حج کنيد پيش از خرابي مسجدي در عراق که در ما بين نخلستان و نهرها واقع است (و آن همان مسجد براثا است)». (4)
و از جمله اعمال قرامطه که حضرت صادق (عليه السلام) نيز قبل از وقوعش به آن اشاره فرموده: خراب کردن خانه کعبه و نقل حجرالاسود را به مسجد کوفه است. (5)

2- منع طعام و درهم از عراق

جابربن عبدالله گفت: نزديکک است که اهل عراق طعام و درهم به سوي آنها جبي نشود، يعني زکات و خراج که متعارف بود که به محل خلافت مي بردند، قطع شود.
گفتند: از چه ناحيه؟ گفت: از ناحيه عجم، باز گفت: زود است که اهل شام کشيده نشود به سوي ايشان طعام و دينار، گفتند: از چه ناحيه؟ گفت: از ناحيه روم. (6)
و اين هر دو واقع شده:
اول: اشاره به ضعف خلفاي عباسي و حدوث دولت و سلطنت در عجم و غلبه سلاطين عجم است که در اثر استيلاء و تسلط، باجي به خلفاء نمي دادند.
دوم: نيز اشاره به ضعف و انکسار يا انقراض ايشان است که سبب شد که دولت روم به خود استقلال تام پيدا کرد و خراج خود را قطع کرد.

3- زنديق قزوين

از محمّد بن حنفيه پرسيدند: اين چه وقت خواهد بود؟
گفت: کجاست و هنوز زمان فشار نداده و برادران جفا به يکديگر نکرده اند و سلطان ظلم نکرده و هنوز زنديق از قزوين حرکت نکرده که پرده هاي اهل او را بدرد و سينه هاي ايشان را تنگ کند و حصار وي را تغيير دهد و بهجت او را ببرد، هر کس از او فرار کند دريابد او را و هر که با وي محاربه کند بر وي ظفر يابد و او را بکشد و هر کس از او کناره گيرد محتاج شود و هر که متابعت وي کند کافر شود تا اينکه مردم دو دسته باشند: يکي گريه بر دين خود کند و يکي گريه بر دنياي خود.(7)
اين حديث در او نوع اجمالي است، زيرا که به خصوصيت و اوصاف تعيين نشده، به علاوه قابل انطباق بر بعضي از گذشتگان است و اما حديثي که از پيغمبر (صلي الله عليه و آله وسلم) روايت شده که فرمود:
«مردي از قزوين خروج مي کند که اسم او اسم پيغمبري باشد. مؤمن و مشرک به طاعت او سرعت مي کنند کوهها را از رعب پر مي کند».(8)
ظاهر او آن است که مراد غير اين زنديق است و احتمال مي رود تطبيقش با آنکه از ديلم خروج کند، چنانکه خواهد آمد و الله العالم.

4- مردي از اهل قم دعوت کند مردم را

از کتاب تاريخ قم از حضرت موسي بن جعفر (عليه السلام) فرمود:
«مردي از اهل قم مردم را دعوت به حق خواهد کرد، جمعي با او جمع خواهند شد که در محکمي مانند پاره هاي آهن باشند که نه بادهاي وزنده ايشانر ا بلغزاند و نه از جنگ ملول خواهند شد و نه در ايشان جبني (ترسي) هست و بر خدا توکل مي کنند و عاقبت براي متقين است»(9)
اين حديث نيز واضح المراد نيست نه از حيث وقت و نه از حيث دعوت، جز اينکه دعوت به حق مي کند، و نه از حيث علامت، پس قابل انطباق بر بسياري است و احتمال هم مي رود که در اوان ظهور از قم هم مردي پيدا شود که دعوت به نصرت حضرت کند زيرا که وارد شده که اهل قم انصار ما هستند.

5- ظاهر شدن آب بر روي زمين در شهر قم

حضرت عسکري (عليه السلام) جريان شب معراج و نظر کردن آن حضرت را به زمين قم و پرسش از جبرئيل را ذکر فرمود، تا اينکه جبرئيل گفت: اينجا شهري بنا خواهد شد و بندگان مؤمن خدا در آن جا جمع شوند و اميدوار به محمّد (صلي الله عليه و آله وسلم) و شفاعت او در قيامت باشند، بر ايشان هم و غم و حزنها و مکاره وارد شود. راوي پرسيد: پس چه وقت انتظار فرج خواهند داشت؟ فرمود:
«اذا اظهر الماء علي وجه الارض؛ هرگاه آب بر روي زمين ظاهر شود».(10)
علامه مجلسي فرموده: در اين زمان هنوز آبي جاري نيست.
مؤلف گويد: در زمان ما بوسيله چاههاي موتوري آب ظاهر و جاري شده، پس محتمل است که همين مراد باشد و محتمل است به وجه ديگر طوري شود که آب جاري گردد.

6- قم مرکز علم شود

اين قضيه مدتها است واقع شده که حضرت صادق (عليه السلام) فرمود:
«زود است کوفه از مؤمنين خالي شود و علم از کوفه جمع شود، چنانکه مار خود را جمع مي کند هنگامي که به سوراخ خود رود (سابق کوفه معدن مؤمنين و معدن علم بود و مدتها است خراب شده و اهلش متواري گشته و مخفي نماند که مقصود از کوفه نجف نيست) سپس علم در شهري که او را قم گويند ظاهر شود و آن جا معدن علم و فضل گردد، به طوري که مستضعف در دين در زمين پيدا نشود حتي مخدرات نيز دانا شوند «و ذلک عند ظهور قائمنا» و اين نزد ظهور قائم ما است».(11)
در حديث ديگر فرمود:
«زود است بيايد زماني که شهر قم و اهل او حجت باشند بر ساير شهرها
«و ذلک في زمان غيبه قائمنا (عليه السلام) الي ظهوره» و اين در زمان غيبت قائم ما است تا هنگام ظهور او».(12)
پس مراد از کلمه (عند ظهور قائمنا) در حديث اول همان است که در حديث دوم است، تعبير به اين عبارت در علامات با اينکه افصله زياد است بسيار شده.

7- ظهور آتش در حجاز و آب در نجف

اين نيز واقع شده: اما ظهور آتش: ابن کثير و غيره از وقايع سال 654 ظهور آتش عظيمي را در اطراف مدينه با شرح مبسوطي نوشته اند. و اما آب در نجف اگر چه از تاريخ چيزي به دست نيامده الا اينکه از قرينه مقابله در خود حديث معلوم مي شود که واقع شده، حضرت زين العابدين (عليه السلام) فرمود:
«هرگاه آتش در حجاز ظاهر شود و نجف را سيل و باران پر کند و بغداد را تاتار مالک شوند، پس منتظر قائم باشيد».(13)
و اميرالمؤمنين (عليه السلام) نيز فرمود:
«هرگاه آتش در حجاز شما واقع شود و آب در نجف شما جاري گردد، پس منتظر ظهور قائمتان باشيد».(14)
ولي ذکري از تاتار نفرموده و هم کيفيت جاري شده آب را بيان نفرموده، و چون در حديث زين العابدين (عليه السلام) جاري شدن آب را در نجف پيش از ظهور تتار فرموده پس بايد قبلاً واقع شده باشد. و الله العالم.

8- خراب شدن بصره

ذکر خرابي بصره در اخبار مکرر شده و در بعضي از روايات رخابي شهر اشعري را از علامات شمرده، آن هم همان بصره است که به تأسيس ابوموسي اشعري بنا شد. ولي آنچه استفاده مي شود آن است که خرابي بصره به دفعات متعدد اتفاق افتد و خرابي او به انواعي است: يکي به سبب جنگ و تهاجم سپاهها و اين بسيار اتفاق افتاده و بعد هم خواهد شد. و ديگر به سبب غرق يا خسف.
اما خسف پس آن از علامات سال قبل از ظهور است و ذکر آن خواهد شد.
و اما غرق پس از اخبار معلوم مي شود که دو مرتبه غرق خواهد شد: يکي قبل از ظهور، و يکي بعد از ظهور، اما بعد از ظهور را در حوادث سال ظهور ذکر خواهيم کرد، و اما قبل از ظهور که جزء علامات است.
پس در سفينه البحار از علي بن ميثم شارح نهج البلاغه نقل کرده که فرموده: بر حسب نقلي که براي ما شده آن است که در زمان قادر بالله و قائم بالله عباسي، چنان غرق شد که مصداق فرموده اميرالمؤمنين گرديد و صدق فرمايشش که فرمود: چنان غرق شود که نماند جز مسجد او مانند، سينه کشتي ظاهر شد و به جز مسجد او باقي نماند و همه خانه ها خراب گرديد.(15)

9- مسلط شدن کفار بر پنج نهر

«الزام الناصب» از کتاب «الصراط المستقيم» از حذيفه از جابر از پيغمبر (صلي الله عليه و آله وسلم) فرمود:
«قائلم (عليه السلام) ظاهر نخواهد شد تا اينکه کفار پنج نهر را مالک شوند، سيحون ـ جيحون ـ فرات ـ نيل ـ دجله، خداوند اهلبيت پيغمبر خود را ياري خواهد کرد بر همه گمراهان تا اين که هيچ رايتي براي ايشان بلند نشود تا روز قيامت».(16)

10- اختلاف دو صنف از عجم در کلمه عدل

«الزام الناصب» از عبدالله بن بشار رضيع حسين (عليه السلام) که فرمود:
« و اختلاف دو صنف از عجم در لفظ کلمه عدل هزارها کشته خواهند شد، و شيخ طبرسي به دار آويخته خواهد شد».(17)
(إشاره به مشروطه و دار زدن شيخ اجل، شيخ فضل الله نوري است).

11- دعوي نبوت و امامت

از عبدالله بن عمر گفت: پيغمبر (صلي الله عليه و آله وسلم) فرمود:
«ساعت قيامت نکند تا اينکه مهدي خروج کند و مهدي خروج نکند تا اينکه شصت دروغگو پيا شوند که همه بگويند من پيغمبرم».(18)
اين خبر به علاوه اينکه راوي عبدالله بن عمر است سند هم عامي است و در اخبار ما تأييد نشده، پس چندان مورد اهميت نيست. آري مدعيان نبوت بسيار آمده اند، جمعي از ايشان را از باب فکاهيات در «زهير الربيع»(19) نقل کرده و بعضي که سر و صدائي به راه انداختند در طي تواريخ از ايشان ياد شده و کسي در اين جستجو و تفحص نبوده تا شماره را ضبط کند و لذا چندان فائده در نوشتن اين حديث نيست و هم چنين اين حديث از حضرت صادق (عليه السلام) فرمود:
«خروج نمي کند قائم تا اينکه دوازده نفر از بني هاشم به سوي خود دعوت کنند».(20)
اين حديث اگر چه عامي نيست الا اينکه در نتيجه مانند اول است، زيرا که کسي در مقام ضبط بر نيامده تا معلوم شود که چند تا واقع شده تا چند تاي ديگر را انتظار داشته باشيم، به علاوه ظاهر حديث دعوي امامت تنها نيست بلکه دعوت به نفس است،‌ اعم از دعوي امامت يا سلطنت!
و بنابراين بايد گفت: امام (عليه السلام) حداقل را فرموده و الا کساني که از بني هاشم دعوت به نفس کرده اند بيش از دوازده نفر بوده اند، به خصوص که بني هاشم فرموده که شامل جعفري و عقيلي هم مي شود.
آري احتمال ديگر هم مي رود که اين حديث در مورد اوان ظهور باشد و بعيد هم نيست، پس مراد اين باشد که در اوان قريب به ظهور دوازده نفر از بني هاشم دعوت به خود کنند و تشکيل حزبي دهند چنانکه (فتنه بني هاشم) که ذکرش خواهد آمد اشاره به اين وجه دارد.

12- شهادت دوازده نفر بر رؤيت آن حضرت

از حضرت صادق (عليه السلام) روايت است که فرمود:
«قائم قيام نکند تا اينکه دوازده نفر مرد بپا خيزند و همه مجتمع الکلمه به قول واحد بگويند که او را ديده اند، پس مردم تکذيب ايشان کنند».(21)
اين حديث هم مجمل است،‌ معلوم نيست که چه وقت باشد يا شهادت آنها به چه نحوه باشد، به دروغ باشد يا به راست و در کجا باشد، پس چندان فائده اي در ذکر آن نيست.
..................................................................................................................................
پي نوشت ها :

1.عجم احاديث الامام المهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف): 3/113 ح 653، الزام الناصب: 2/126، مناقب ابن شهر آشوب: 2/264-265 فصل في اخباره (عليه السلام) بالغيب، بحار: 52/218 ب 25 ح 80-99/26 ب 3 ح 1-11.
2.التشريف بالمنن: ص 261 ب 48 ح 379.
3.بحار: 47/94 ب 5 ح 106.
4.بحار: 47/122 ب 5 ح 171، امالي مفيد: ص 64 مجلس 7 ح 10.
5.غيبت طوسي: ص 449 ف 7 ح 451، بحار: 52/215 ب 25 ح 70-97/390 ب 6 ح 14.
6.التشريف بالمنن: ص 269 ب 57 ح 391، عمده عيون صحاح الاخبار: 2/489 ح 810، کشف الغمه: 2/482 ب 10، الفصول المهمه: ص 293، الزام الناصب: 2/404 ب 10، بحار: 51/92 ب 1 ح 38.
7.غيبت طوسي: ص 441 ف 7 ح 433، الزام الناصب: 2/135، بحار: 52/212 ب 25 ح 61، منتخب الاثر: ص 547 ف 6 ب 3 ح 12.
8.غيبت طوسي: ص 444 ف 7 ح 438، الزام الناصب: 2/135، بحار: 52/213 ب 25 ح 66
9.بحار: 60/216 ب 36 ح 37
10.معجم احاديث الامام المهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف): 1/404 ح 265، اختصاص: ص 102، بحار: 18/311 ب 3 ح 21-60/207 ب 36 ح 7.
11.معجم احاديث الامام المهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف): 3/474 ح 1039، منتخب الاثر: ص 549 ف 6 ب 3 ح 20، بحار: 60/213 ب 36 ح 23
12.معجم احاديث الامام المهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف): 3/476 ح 1041، منتخب الاثر: ص 327 ف 2 ب 27 ح 21، بحار: 60/212 ب 36 ح 22
13.معجم احاديث الامام المهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف): 3/200 ح 721، الزام الناصب: 2/125، التشريف بالمنن: ص 369 ح 541.
14.معجم احاديث الامام المهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف): 3/26 ح 580، الزام الناصب: 2/125.
15.معجم احاديث الامام المهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف): 5/82 ح 1504، سفينه البحار: 1/318، شرح ابن ابي الحديد: 4/53، مختصر بصائر الدرجات: ص 201، نهج البلاغه صبحي صالح: ص 39 کلام 14، التشريف بالمنن: ص 253 ب 40 ح 371، بحار: 32/246 ب 4 ح 194.
16.معجم احاديث الامام المهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف): 1/274 ح 175، التشريف بالمنن: ص 369 ح 540، الزام الناصب: 2/125.
17.الزام الناصب: 1/67-2/161، بشاره الاسلام: ص 99 ب 4.
18.غيبت طوسي: ص 434 ف 7 ح 424، ارشاد مفيد: 2/347 ب 40 ح 2، الزام الناصب: 2/146، اعلام الوري: 2/279، منتخب الاثر: ص 547 ف 6 ب 3 ح 15، بحار: 52/220 ب 25 ح 82
19.کتاب «زهر الربيع» تأليف سيد نعمت الله جزائري است. وي يکي از اعلام بزرگ شيعه در اواخر قرن يازدهم و اوايل قرن دوازدهم هجري است. سيد جزائري تأليف مفيدي از خود بر جاي گذاشت. انوار نعمانيه او مشهور است.
او به سال 1050 هـ ق در قريه صباغيه جزائر متولد و در شب جمعه، بيست و سوم شوال سال 1112 هـ ق وفات نمود. روانش شاد. (اعيان الشيعه: 10/226).
20.معجم احاديث الامام المهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف): 3/428 ح 986، کشف الغمه: 2/459، اعلام الوري: 2/280، غيبت طوسي: ص 437 ف 7 ح 428، بحار: 52/209 ب 25 ح 47.
21.معجم احاديث الامام المهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف): 3/488 ح 1058، اثباه الهداه: 3/738 ب 34 ف 9 ح 112، بحار: 2/2445 ب 25 ح 121.

منبع: مهدي منتظر عليه السلام
محمد جواد خراساني


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: